هندسه عملی در هنرهای کاربردی (نمونه موردی: تناسبات هندسی در معماری مدرسه خان شیراز)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

2 دانشیار، گروه هنر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

3 استادیار، گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

10.22075/aaj.2024.33922.1239

چکیده

موضوع این مقاله بررسی نقش هندسۀ عملی در هنرهای کاربردی در دورۀ اسلامی است. به‌طور کلی هنرهای کاربردی از مهم‌ترین صنایعی است که در فرهنگ اسلامی با هندسۀ عملی پیوند پیدا می‌کند. در متون مربوط نیز معمولاً به این هنرها، خصوصاً معماری، اشاره می‌شود. این موضوع در مقالۀ حاضر با توجه به تناسبات هندسی در معماری مدرسۀ خان شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است. این بررسی در دو سطحِ تحلیل هندسی پلان و تحلیل هندسی نما صورت پذیرفته و بر اجزایی از بنا متمرکز است که در آسیب‌ها و تعمیرات مدرسه دست‌خوش تغییر نشده باشد. نقشه‌های دقیقی که در دهۀ پنجاه شمسی از مدرسۀ خان تهیه شد مبنای این تحلیل‌ها است، هرچند برخی عناصر معماری بنا نیز از نو برداشت شده است. در این فرایند شیوه‌های ترسیمی پیشنهادی ابوالوفا بوزجانی در هندسۀ عملی مطمح نظر بوده و معیار تطبیق قرار گرفته است. روش کلی این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده‌های آن بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه‌ای گردآوری شده است. سوال پژوهش نیز بدین صورت مطرح می‌شود که تناسبات هندسی در معماری مدرسۀ خان در دو سطح پلان و نما چگونه ارزیابی می‌شود و چه نسبتی با هندسۀ عملی پیدا می‌کند؟
نتایج این بررسی نشان می‌دهد که نقشۀ معماری مدرسۀ خان می‌تواند بر یک شبکۀ شطرنجی ترسیم شده باشد که هر خانۀ آن مطابق مربع محیط بر هشتی دستگاه ورودی است. جانمایی ایوان‌ها، حوض، پیش‌خان سردر غربی، همچنین چارچوب اغلب حجره‌ها و ایوان شرقی مدرسه نیز از تناسب طلایی یونانی (غربی) برخوردار است. به‌نظر می‌رسد، تناسب طلایی - که در رسالۀ ابوالوفا بوزجانی با عنوان «نسبت ذات وسطین و طرفین» تعریف می‌شود - مهم‌ترین رویکرد معمار مدرسۀ خان در طراحی و تناسبات هندسی این بنا بوده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Practical Geometry in Applied Arts (Case Study: Geometric Proportions in the Architecture of Khan School in Shiraz)

نویسندگان [English]

  • Reyhaneh Raisi 1
  • Mohammad Sadegh MirzaAbolghasemi 2
  • Kaveh Fattahi 3
1 Master's student, Department of Architecture, Faculty of Art and Architecture, Shiraz University, Shiraz, Iran.
2 Associate Professor, Department of Art, Faculty of Art and Architecture, Shiraz University, Shiraz, Iran.
3 Assistant Professor, Department of Architecture, Faculty of Art and Architecture, Shiraz University, Shiraz, Iran.
چکیده [English]

Abstract
This paper investigates the possible geometric proportions in the architecture of Khan School in Shiraz. The investigation is conducted at two levels: the geometric analysis of the plan and the geometric analysis of the facade. The analysis is based on the building components and spaces that have remained unchanged during the damages and repairs of the school. The detailed maps of Khan School from the 1950s serve as the basis for the analysis, although some architectural elements of the school complex have been newly surveyed and drawn.
The research methodology examines the drawing methods proposed by Abū al-Wafā Būzhjānī (940-998) in practical geometry. Consequently, the geometric features of the surveyed plans and facades are compared and evaluated based on Būzhjānī's writings on practical geometry in his books and treatises.
The results of this study demonstrate that the architecture of Khan School, both in its plans and facades, follows a checkerboard grid system. Each square in the checkerboard grid precisely corresponds to the square that encloses the outer boundaries of the main entrance's vestibule. The placement of the iwans, the octagonal pool, the western porch, and the exterior boundaries of most of the students' cells, as well as the eastern iwan of the school, also align with the Western Golden proportions. It appears that the architect of Khan School relied heavily on this ratio system, denoted as "nesbate-zat-vasatein-va-tarafeyin" or "the ratio of the middles and the sides" in Būzhjānī's treatise, to determine and design the geometric proportions of this school.
The research methodology examines the drawing methods proposed by Abū al-Wafā Būzhjānī (940-998) in practical geometry. Consequently, the geometric features of the surveyed plans and facades are compared and evaluated based on Būzhjānī's writings on practical geometry in his books and treatises.
The results of this study demonstrate that the architecture of Khan School, both in its plans and facades, follows a checkerboard grid system.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Khan School
  • Geometric Proportions
  • Practical Geometry
  • Abū al-Wafā Būzhjānī
  • Shiraz
  • Safavid Period